|
|
|
|
سالشمارِ زندگی و آثارِ احمدرضا احمدی
کاملترین سالشمار... در اینجا
|
|
این نوشته کوتاه، از اینجا قابلخواندن است.
|
|
نوشتهام را میتوانید از اینجا بخوانید.
|
|
شاید اثر دیدهنشدهای از فروغ...
نوشتهام به مناسبت سالمرگ فروغ فرخزاد... در اینجا.
|
|
یادداشتم را میتوانید در اینجا بخوانید.
|
|
نوشتهام را میتوانید از اینجا بخوانید.
|
|
از اینجا میتوانید بخوانیدش.
|
|
سالشمارِ احمدرضا احمدی: کارنامه پربار مرد پرکار
به بهانه آمادهسازی کارنامه بهروزشده و جدید احمدرضا احمدی برای چاپ جدید کتابم، «مردی که شبیه شعر خود نیست»، یادداشتی نوشتهام. از اینجا میتوانید بخوانیدش.
|
|
درباره احمدرضا احمدی و سینما
نوشته رضا صائمی در روزنامه هممیهن، اشارهای هم دارد به فیلمهای من درباره احمدرضا احمدی. از اینجا میتوانید بخوانیدش.
|
|
اشارهای به «جلادها هم میمیرند» و فریتز لانگ و... در اینجا
|
|
حرف که داشته باشی، اوضاع سختتر میشود
بخشی از گفتوگوی من با سهیلا عابدینی، در ویژهنامه احمدرضا احمدیِ مجله «چلچراغ »:
...حالا نمیخواهم حرفی بزنم که به دوستان در عرصههای دیگر بربخورد؛ ولی بههرحال، اهل ادبیات متفکرتر هستند نسبت به یک بازیگر، خواننده،... . موقعی که شما با ممیزیهای فراوان مواجه میشوید، مسئولان طبیعتاً با خوانندهای که یک آوازی میخواند و کاری ندارد که چه میخواند، راحتتر کنار میآیند تا نویسندهای که برایش مهم است چه دارد مینویسد. طبیعیست که این حوزهها در بخش دولتی هم کمتر تحویل گرفته شود. یعنی بهجز وجه اقتصادی قضیه و عدم حمایت مالی، وجه ممیزی را هم شما مقابل خود دارید. آدمی که، در حوزۀ ادبیات، یک حرفی برای گفتن دارد، آن حرف ممکن است به مذاق خیلیها خوش نیاید؛ پس آن آدم نباشد در عرصه و کمتر حرف بزند برای همه بهتر است! این نوع نگاه وجود دارد؛ و متاسفانه، با کمی بالاوپایین، همیشگی هم هست...
وقتی رسیدیم به سال هفتادوشش و دوم خرداد که فضا بازتر شد، اولین شورای شهر را نگاه کنید. بهجز یک طیف اصلاحطلب که همه هم شعارهای فرهنگی داشتند، در آن شورا، به طور خاص، یک آدم فرهنگی داشتیم. رفتم شورا، سراغ رییس و این شخص فرهنگی که راضیشان کنم برای ساخت فیلم از چهرههای ادبی و فرهنگی. حرفم این بود که در جاهای دیگر دنیا مسئولان شهری این کارها را میکنند و این بودجهها را دارند. شما مسئولیت شهری را به عهده گرفتهاید که آدمهای مهمی دارند در آن زندگی میکنند، ازجمله هوشنگ گلشیری، سیمین بهبهانی و خیلیهای دیگر. بروید سراغشان و ازشان فیلم بسازید. گفتند «نه؛ مشکل بودجه داریم.» گفتم خب یکی را بفرستید با یک دوربین که برود فقط مصاحبه کند. باز گفتند نه. گفتم ثبت سند بکنید؛ نکردند. اصلاً فارغ از هر چیزی، این نگاه در مسئولان ایرانی وجود ندارد که ما باید اینها را ثبت بکنیم، چون میراث ما هستند. متاسفانه کمتر کسی پای اینگونه کارها میایستد.
بهجز انگشتشمار استثناهای دولتی، اگر هم جسته و گریخته اتفاقاتی افتاده، با هزینههای شخصی آدمهای علاقهمند بوده...البته این مشکل همیشگی وجود دارد که آدمی که علاقهمند است و میخواهد این کارها را بکند هم معمولاً پول ندارد!
|
|
|
|
|